تابلو خط آینه کاری شده بسم الله توسط (محمدی)
برای سفارش مشخصات خود را به همراه تلفن ثابت و همراه . در بخش تماس با ما گذاشته و ارسال نمایید . در اسرع وقت با شما تماس حاصل خواهد گردید
قیمت پایه (۷۵۰۰۰۰ ریال)
تابلوهای آینه کاری (خط بسم الله)
اقتباس از سایت: cgie.org.ir
به هر ایوان که آید در مقابل شود آیینة بختش مقابل
دارالسرور، آستان قدس رضوی
دارالسیاده، آستان قدس رضوی
با آگاهى از اینکه ساختمان دیوان خانة قزوین در 951ق/1524م آغاز گشته و در 965ق/1558م پایان یافته است، مىتوان نتیجه گرفت که پیشینة کاربرد در بنا حداقل به نیمة سدة 10ق/16م مىرسد. کاربرد آینه در ساختمان که در قزوین آغاز گردید، پس از انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان (1007ق/1598م)، در این شهر و دیگر شهرهای ایران چون اشرف (بهشهر) گسترش یافت (هربرت، و در تزیین بسیاری از کاخهای دورة صفوی که شمار آنها به نوشتة شاردن تنها در اصفهان به 137 دستگاه مىرسید (ص 96)، از این هنر بهره گرفته شد. در این میان کاخ معروف به «آینه خانه» که به سبب به کار بردن آینة بسیار در تزیین آن بدین نام شهرت یافته بود، جایگاهى ویژه داشت. «آینه خانه» به روزگار پادشاهى شاه صفى (1038-1052ق/ 1629-1242م) در کنار زاینده رود ساخته شد. سقف و تالار و ایوان و دیوارهای این بنا، با آینههای یک پارچه به درازای 5/1 تا 2 متر و پهنای کمتر از یک متر آراسته شده بود و بازتاب تصویر زاینده رود و بیشههای ساحل شمالى آن در آینهها منظرهای جالب و دلپذیر پدید مىآورد. میرزا مظفر ترکه که از منشیان دربار شاه عباس دوم بود، در وصف این بنا شعری سروده، و آن را «پا تا سر آینه» وصف کرده است (هنرفر، 576 - 578). از همین دوره (سدة 11ق/17م) است که در شعر شاعران ایرانى به نام «آینه خانه» و تحسین و ستایش آن بر مىخوریم (نصرآبادی، 58). آینه کاری در خانههای برخى دولتمردان روزگار صفوی به کار گرفته مىشد (الئازیوس، 221).
در ساختمان چهل ستون نیز که از بناهای دورة شاه عباس دوم (1052- 1078ق/1642-1667م) است، از آینهکاری به عنوان تزیین بنا استفادة گسترده شده است. افزون بر آینههای قدی یا بدن نما، شیشههای لوزی شکل رنگارنگ و قطعههای کوچک آینه برای آراستن سقف و بدنة ایوان و تالار به کار رفته و ستونهای هجده گانة ایوان از آینه و شیشههای رنگین پوشیده بوده است. کارری1 که سفرنامة خود را در 1105ق/1649م نوشته، در شرح بازدید از خانه و کاخ میرزا طاهر فرمانروای آذربایجان در تبریز، از اطاق آینه کاری بنا سخن مىگوید و مىنویسد: نه تنها دیوارها بلکه روی بخاری این اطاق با قطعات درخشان آینه تزیین شده به طوری که «در زیر اشعة آفتاب صحنة جالب و خیره کنندهای ایجاد مىکند» (ص 34). از سقوط اصفهان در 1135ق/1723م تا پایان سدة 12ق/18م بجز بنای کاخ وکیل در شیراز، بنای آینه کاری شدة دیگری نمىشناسیم. این بنا نیز در 1209ق/1794م به فرمان آقا محمدخان قاجار ویران گردید و آثار قابل حمل آن از جمله آینههای بزرگ و دو ستون سنگى یک پارچه و درهای خاتم و جز آن برای توسعه و بازسازی ایوان دارالامارة تهران که بعدها به ایوان تخت مرمر مشهور شد، به این شهر حمل گردید (ذکاء، 45).
در طول سدة 13ق/19م آینه کاری به تدریج رونق روز افزون گرفت و در دهههای پایانى این سده به فرازی تازه رسید. در این دوره آثار زیبایى چون تالار آینة کاخ گلستان و تالارها و اتاقهای شمسالعماره که از نظر زیبایى و ظرافت در آینهکاری کم مانند است، پدید آمد. در آغاز سدة 14ق/ پایان سدة 19م، هنرمندان آینه کار دو اثر کم نظیر پدید آوردند که یکى آینهکاری دارالسیادة آستان قدس رضوی (مؤتمن، 118) و دیگری ایوان آینة صحن جدید آستانة حضرت معصومه (ع) در قم بود (فیض، 1/516). آینه کاری این ایوان در 1345ش تجدید گردید. نمونة تکامل یافتة این هنر را در آینه کاری کاخهای شهوند در سعدآباد شمیران (1306ش) و مرمر در تهران (1315ش) مىتوان مشاهده کرد. در دهههای پایانى همین سده، آینهکاری به گونهای محسوس از محدودة اماکن مقدس و کاخها بیرون آمد و به صورتى گسترده حتى در بعضى خانههای مسکونى و مراکز عمومى چون، تئاترها، رستورانها، مهمانخانهها، فروشگاهها و آرامگاههای خصوص و جز آن به کار گرفته شد (پوپ، 401).
پیدایش آینهکاری: آب و آینه همواره، نزد ایرانیان به صورت دو نماد پاکى، روشنایى، بخت، راستگویى و صفا شمرده شده است و شاید به کار گرفتن آینه به عنوان یکى از آرایههای بنا با این امر بى ارتباط نباشد. بهرهگیریاز قطعههایآینه و آینهکاریبهصورتىکه اکنونمشاهده مىگردد، خاستگاهو ریشهای اقتصادی دارد. آینههای شیشهای که از سدة 10ق/16م به عنوان یکى از اقلام وارداتى از اروپا، به ویژه از ونیز به ایران آورده مىشد، به هنگام حمل و نقل در راه مىشکست. هنرمندان ایرانى برای بهرهگیری از این قطعههای شکسته، راهى ابتکاری یافتند و از آنها به صورت آینهکاری استفاده کردند ( دانشنامه ). بیت زیر بینش از کشمیری (از شعرای سدة 11ق/17م) گویای این حقیقت است: هر پارة دلم چمنى از نگاه اوست {} آیینه چون شکسته شد آیینه خانه است
در سدة 13ق/19م که آینه کاری رواج و رونق و ظرافت و دقت بیشتری یافت، جامهای نازک آینة ویژة آینه کاری در آلمان ساخته و به ایران فرستاده مىشد (دالمانى، 429). این جامها را آینه کاران ایرانى مىتوانستند به آسانى به اشکال هندسى دلخواه ببُرند و به کار برند. در آغاز آینه کاری به صورت نصب جامهای یک پارچه بر بدنة بنا معمول بود. در چهل ستون اصفهان بر دیوار سر حوض، آینهای بزرگ و شفاف نصب کرده بودند که «آینه چهل ستون نما» یا «جهان نما» نامیده مىشد و بزرگى و روشنى آن بدان حد بود که تصویر مردمى که از «درب عرابة» چهل ستون (با فاصلة حدود 180 متر از بنا) وارد مىشدند، در آینه دیده مىشد (جابری انصاری، 344). سپس قطعههای آینه به تدریج کوچکتر گردید تا آنکه در پایان سدة 13ق/19م قطعههای کوچک آینه به شکل مثلث، لوزی، شش گوش و جز آن درآمد و هنرمندان آنها را به صورت الماس تراش به کار بردند. گذشته از اینها، آینه کاران ایرانى از شیشههای محدب که به صورت آینه در مىآورند نیز استفاده مىکنند (پوپ، 401).
رایجترین طرحها در آینه کاری طرح مشهور به «گره» است که از نظر گوناگونى اشکال و تنوع کاربرد آن در رشتههای مختلف هنر ایران، در نوع خود مانند ندارد. طرحهای دیگر چون قاب بندی به شیوههای گوناگون و یا ترکیب و تلفیقى از آنها (به ویژه در آینه کاری سقف) شمسه، ترنج، لچک، قطارسازی، اسلیمى، مقرنس و نیم کرههای گود که به کاسه مشهورند متداول بوده و اکنون نیز معمول است. در مواردی که در آینه کاری قطعههای بزرگ آینه به کار مىرفت، معمولاً سطح کار را با رنگ سفید نقاشى مىکردند و طرحهای متنوع بر آن پدید مىآوردند. کهنترین آینه کاری از این نوع در کاخ جونقون بختیاری به کار رفته و رنه دالمانى تصاویری از آن را در کتاب خود به چاپ رسانیده است. آینهکاری گاهى همراه با گچبری به کار رفته که در حقیقت آمیزهای از هر دو هنر به مشار مىآید.
در سالهای اخیر نوعى آینهکاری با شیشههای رنگارنگ که طرح آن بیشتر شامل گل و بوته، ترنج و نیم ترنج و جز آن است، متداول گشته که بر خلاف شیوة سنتى که قطعات آینه همگى هندسى و گوشهدار است، آینه و شیشههای رنگین در آن به گونة منحنى و گرد یا بادامى و جز آن بریده مىشود و به کار مىرود. این شیوة آینه کاری تؤم با شیشه را «یاقوتى» مىخوانند در این شیوه معمولاً قطعات آینه را بر زمینة شیشهای مىچسبانند.
مراحل مختلف آینه کاری بدین گونه است که نخست طرح به وسیلة رسام (که گاهى معمار بنا و یا خود آینه کار است) تهیه مىگردد. در طرحهای پیچیده کاغذ طرح را سوزنى مىکنند و سطح کار را گرده مىزنند و سپس آینه کاری را از روی گرده انجام مىدهند. در مواردی که آینه کاری دارای نقوش یا خطوط برجسته و یا فرو رفته است، زمینة کار قبلاً به وسیلة گچ بر مطابق طرح آماده مىگردد. سپس قطعات آینه به وسیلة آینه بُر در ابعاد و اشکال مورد نیاز با الگوهای مقوایى (که امروزه به الگوهای پلاستیکى تبدیل شده) بریده و آماده مىشود. آنگاه آینه چسبان با خمیری که آمیزهای است از گچ و سریش، قطعات آینه را برابر طرح بر سطح کار مىچسباند و نقوش دلخواه را پدید مىآورد و در پایان آینه پاک کن سطح کار را پاکیزه مىکند و جلا مىدهد. کاربرد هنر آینه کاری در سدههای اخیر از مرز جغرافیایى ایران گذشته است و به سبب زیبایى و جاذبة بسیار، در دیگر کشورهای مسلمان، به ویژه کشورهای همسایة ایران چون عراق، عربستان و امیر نشینهای خلیج فارس گسترش یافته است. یکى از بهترین نمونههای آن، آینهکاری حرم مطهر امیرالمؤمنین (ع) در نجف اشرف است که در نوع خود مانند ندارد. شهرهای مختلف ایران همواره خاستگاه هنرمندان آینه کار بوده است، اما در این میان آینه کاران اصفهان و شیراز و تهران از شهرت بیشتری برخوردارند.
مآخذ: الئاریوس، آدام، سفرنامه، ترجمة احمد بهپور، تهران، 1363ش؛ پوپ، آرثر اپهام، «مراحل برجسته در آرایش معماری امروز ایران»، سیری در صنایع دستى ایران، تهران، 1355ش، ص 397؛ جابری انصاری، میرزا حسن خان، تاریخ اصفهان و ری، اصفهان، 1321ش؛ دالمانى، هانری رنه، سفرنامة از خراسان تا بختیاری، ترجمة فرهوشى (مترجم همایون)، تهران، 1335ش، ص 958، 1075؛ دانشنامه؛ ذکاء، یحیى، تاریخچة ساختمانهای ارک سلطنتى، تهران، 1349ش، ص 216، 271؛ شاردن، ژان، سفرنامه (قسمت شهر اصفهان)، ترجمة حسین عریضى، تهران، 1362ش؛ فیض قمى، عباس، گنجینة آثار قم، قم، 1349ش؛ قمى، قاضى احمد، خلاصة التواریخ، به کوشش احسان اشراقى، تهران، 1359ش، 1/312، 400، 401؛ کارری، جملى، سفرنامه، ترجمة عباس نخجوانى و عبدالعلى کارنگ، تبریز، 1348ش؛ محمد پادشاه، فرهنگ انندراج؛ مؤتمن، على، راهنما یا تاریخ آستان قدس رضوی، تهران، 1348ش؛ نصرآبادی، میرزا طاهر، تذکره، به کوشش وحید دستگردی، تهران، 1317ش؛ نویدی شیرازی، زینالعابدین، دوحة الازهار، مسکو، 1974م؛ هنرفر، لطفالله، گنجینة آثار تاریخى اصفهان، اصفهان، 1344ش، ص 558؛ نیز:
Herbert, Thomas, Travels in Persia, New York, 1972.
محمدحسن سمسار - یحیى ذکاء